برای مادرم مدرسه می سازم

به نام خالق هستی ها

دستم بگرفت و پا به پا برد                                                                               تا شیوه راه رفتن آموخت

من کنار مادربزرگی رشد کردم که از جوانی در راه خیر و خیرات گام بر میداشت . هر زمانی که ایشان از خدمت و محبت کردن به خانواده های نیازمند صحبت می کردند حس نیکی کردن در من ایجاد میشد. مادربزرگ بیشتر فعالیت های خیرخواهانه اش در ارتباط با کهریزک بود. روزهایی که ایشان به کهریزک میرفتند و بازمیگشتند ، شادابی و انرژی خاصی در خانه ما حاکم بود و من با خود عهد بستم وقتی بزرگ شدم در همین مسیر گام بردارم. هرچه بزرگتر و بزرگتر می شدم با کارهای مادربزرگ بیشتر آشنا می شدم. مادربزرگی که یکی از خیرین به نام محل بود و در هر کاری دست خیر داشت برای من اسطوره ای از عشق ، ایثار و ایمان و محبت و همدلی و خدمت به همنوع بود.
با توجه به اینکه تا کنون به نام مادربزرگم دوباب مدرسه 3 کلاسه در استانهای چهارمحال و بختیاری و لرستان احداث نموده ام، به پاس همه نیکی ها و خوبی های مادربزرگان تصمیم گرفته ایم که (( برای مادرم مدرسه می سازم )) در برنامه کاری داشته باشیم و اقدام لازم برای شروع پروژه 6 کلاسه ابتدایی دخترانه در زمینی با متراژ 490 مترمربع در منطقه 8 تهران با مشارکت 100 خیر که بنیاد برین بیشترین سهم خیری به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان را دارد ، برنامه ریزی گردیده و کلنگ آن نیز به زمین زده شده است. امید است خداوند متعال در این کار بزرگ مرا یاری نماید

  امیر علاقبند